چند روز پیش که داشتم به عکس‌های مربوط به داعش فکر می‌کردم، با تماشای عکسی به خودم گفتم که ظاهر و باطنشان همین است. آدم را یاد غارنشینان و انسان‌های اولیه می‌اندازند و اعمالشان خلافش را ثابت نمی‌کند. ریش و پشم و مدل مویشان حاکی از دنیایی بدوی ‌است. نئاندرتال‌هاییکه در عصر جدید زندگی می‌کنند؛ آدم‌ها را را سر می‌برند و زنده در آتش می‌سوزانند؛ آثار باستانی، یادبودها و شهرها را نابود می‌کنند و خودشان را مامور می‌دانند که باید تمدنی جدید مبتنی بر آخرآلزمان ویرانگر بسازند.

اگر نازی‌ها موها را کوتاه نگه می‌داشتند تا انضباط نظامی را نشان دهند، توتالیترهای اسلام‌گرای قرن بیست‌و‌یکم شکل و شمایل گروه‌های متال را الگو قرار داده‌اند و به جای اجرای موسیقی‌های اعتراضی، حالا فعال سیاسی شده‌اند، با دشنه و شمشیر و شعله‌های آتش خدمت دشمنان می‌رسند و به تخیلات اساطیری یا به تعبیر الیاده‌، روایات مقدس تحقق بخشیده‌اند.

توتالیترهای جدید ظاهر و رفتار متفاوتی دارند. طبق سنت، شارب را کوتاه می‌کنند و ریش‌ می‌گذارند. پرچمشان «الله رسول محمد» است که ما وارونه می‌خوانیم. سفید در زمینه‌ای سیاه و سیاه در زمینه‌ای سفید. ماه و تاریکی شب در اساطیر چندان دل‌انگیز نیست. عوالم مخوفی دارد. عالم ارواح است وجنون‌آمیز. داعش بازگشت اسطوره به حوزه‌ی سیاست است.

یکی از خصایص اساطیری داعش استفاده از عناصر دراماتیک در نمایش خود یا قربانیان است. لباس اعدام داعش نارنجی و رنگ غروب است. در عکس‌هایی که می‌گیرند میزانسن و فیگور و القای وحشت نقش مهمی دارد. 21 نارنجی‌پوش بی‌گناه را پشت به دریای خاکستری ردیف می‌کنند که بالاسر هرکدامشان جلادی سیاه‌پوش با اقتدار تمام ایستاده است. این جماعت علاقه‌ی عجیبی به خشونت عریان دارند. جمع ضدین خشونت داعش با دین رحمت تاکیدی است بر امکان حیوانیت و بی‌رحمی ذاتی بنی‌بشر.

نوع خط داعش «ادیبی سوریه‌» است و قرآنی. خدا به خیر کند! داعش فرانکنشتاین نوظهور و اسطوره‌ای مدرن و ویرانگر است. آفتی زمینی با نیاتی آسمانی است. اگر شرش کم نشود، دنیا را به روز سیاه می‌نشاند.